عصبانیت و راه حل آن
جنون، شكل پیشرفته عصبانیت است.هراس بی جهت مانند ترس است، حالتی كه در آن ما حتی فاقد كنترل رفتار و دنیای اطرافمان هستیم.تنفر حالت شرطی بسیار بدی از یك فرد است كه در فكر ما به وجود می آید، از تماس با او اجتناب می كنیم و ممكن است بدترین چیزها را برای او آرزو كنیم، شاید حتی امیدوار باشیم كه او مصیبتی را تجربه كند. هر سه هیجانی كه در اینجا نام برده شد، هركدام به شكلی است كه در اینجا آنها را به طور ساده عصبانیت خواهیم نامید.
هیجانات ثانویه ای در حواس ما وجود دارند كه از هیجانات دیگر ناشی می شوند، از قبیل: آسیب دیدن، ترس، گناه، ظلم، یأس و غیره.به طور كلی ما توسط دو باور كنترل می شویم :
1 - ما باور داریم كه باید بعضی چیزها را داشته باشیم كه دیگران مانع از این شده اند كه ما آنها را داشته باشیم. این موارد می تواند چیزهایی مانند: خواب، غذا، پناهگاه، آسودگی فكر، همسر یا اشخاص دیگری كه ما به آنها وابسته هستیم باشد.
بعضی از عصبانیت هایی كه ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یك فرافكنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درك كنیم و بپذیریم، ممكن است دیگران را هم درك كنیم و بپذیریم.
2 - ما باور داریم شخصی كه ما درباره او احساس عصبانیت داریم مسئول این ماجراست، برای این كه ما این گونه درك می كنیم. ما باور داریم كه اگر آن فرد نبود، ما بدبخت نبودیم؛ آن مرد یا زن مسئول درد و بدبختی ماست. عصبانیت همچنین می تواند شروعی باشد كه دلالت دارد بر تغییر اساسی در یك فرد یا حتی در تمامی یك جامعه. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد كه صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان كردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم كه این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار كنیم. تكنیك های گوناگونی برای تخلیه هیجانی این انرژی وجود دارد كه به هیچ وجه به طرف دیگران صورت نمی گیرد. همچنین مواردی وجود دارد كه ما به منظور گرفتن نتیجه به عنوان این كه مسئول هستیم ممكن است نیاز به اظهار عصبانیت داشته باشیم. می توانیم این كار را بدون این كه دیگران را فریب دهیم یا به آنها آسیب برسانیم انجام دهیم. تنفر از دیگران براساس ضعف و تا حدودی جبران قابلیت ها است. یك شخص قوی به ندرت متنفر می شود.
ما عصبانیت خودمان را تا اندازه ای تشخیص می دهیم، بیان می كنیم ، راه های غیر مضر ابراز آن را شرح می دهیم، و انرژی آن را در جهت مثبت، به سوی قدرتمند شدن خودمان و تغییر اجتماعی متمركز می كنیم.
فهرستی از بعضی از علل رایج عصبانیت نسبت به دیگران، می تواند بدین ترتیب باشد :
1 - وقتی دیگران كاری را انجام می دهند كه موافق نظر ما نیست .
2 - وقتی دیگران ما را درك نمی كنند.
3 - وقتی دیگران مانع از ارضای نیازهای ما می شوند (یك نیاز می تواند روان شناختی باشد از قبیل نیاز به مورد قبول دیگران قرار گرفتن، مورد احترام دیگران بودن، یا داشتن عزت نفس )
4 - وقتی دیگران به ما احترام نمی گذارند.
5 - وقتی دیگران فكر می كنند كه برتر از ما هستند.
6 - وقتی دیگران سعی در كنترل یا سرکوبی ما دارند.
7 - وقتی دیگران ما را مورد انتقاد قرار می دهند.
8 - وقتی به ما دروغ می گویند یا درباره زندگی خصوصی ما صحبت می كنند.
9 - زمانی كه دیگران ما را اذیت می كنند یا شخصی بر روی كارهای ما دقیق می شود.
10 - وقتی دیگران مقاصد شر یا انگیزه های پنهانی دارند.
11 - وقتی دیگران منفی نگر هستند، شكایت می كنند، ناله می كنند، انتقاد می كنند.
12 - زمانی كه بعضی از افراد فكر می كنند بیشتر از همه می دانند.
13 - وقتی بدون این كه بپرسیم به ما اطلاعات می دهند.
14 - وقتی افراد نقش قربانی یا بدبخت را بازی می كنند و می خواهند به آنها توجه شود.
15 - زمانی كه دیگران برای مراقبت از خودشان پرستار نمی گیرند یا محموله و بار خودشان را حمل نمی كنند.
16 - وقتی افراد زیاد اشتباه می كنند.
17 - زمانی كه افراد به قولشان یا قرار ملاقات توجه نمی كنند.
18 - وقتی دیگران ضعیف و وابسته هستند.
19 - هر وقت سایرین خودپسندانه عمل می كنند و نسبت به نیازهای ما بی اعتنایی می كنند.
20 - هنگامی كه دیگران از ما یا سایرین استفاده می كنند.
21 - وقتی دیگران سرد و غیر حساس هستند.
22 - زمانی كه افراد نسبت به دنیای اطرافشان یا تعهدات خود احساس مسئولیت نمی كنند.
23 - وقتی دیگران تنبلی می كنند.
24 - زمانی كه نیازهای ما را نادیده می گیرند.
25 - وقتی دیگران ما را نادیده می گیرند و سایر دلایل دیگر.
جالب توجه خواهد بود كه در برابر رفتار كردن طبق این موارد از اول تا آخر در این فهرست كلمه «من» را جایگزین كلمه «دیگران» نماییم.
وقتی ما از دست خودمان عصبانی هستیم می توانیم برای خاتمه دادن به آن، تغییرات مشابهی را در عبارتمان ایجاد كنیم. این تجربه ممكن است فاش كند كه بعضی از عصبانیت هایی كه ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یك فرافكنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درك كنیم و بپذیریم، ممكن است دیگران را هم درك كنیم و بپذیریم.اعمال مثبتی را كه پیش از عصبانیت یا تنفر می توانیم انجام دهیم عبارت اند از :
1 - آیا ما می توانیم شخص دیگری بشویم؟ ویژگی های منفی و ضعف ها را بشناسیم. همه ما عیوبی داریم و لحظاتی وجود دارد كه ما به دیگران احترام نمی گذاریم و آنها را دوست نداریم.
2 - اگر ما اعتقاد داشته باشیم كه اتفاقات تصادفاً رخ می دهند و این كه آنچه را در هر لحظه برای روند ترقی خود نیاز داریم به درستی در زندگی معین كنیم، قادر خواهیم بود مسئولیت آنچه را كه اتفاق می افتد بر عهده بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم.
عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد كه صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان كردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم كه این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار كنیم.
3 - ما نیاز به درك این مطلب داریم كه تنها خالق حقیقت خودمان هستیم و این كه مجذوب زندگی هستیم و دیگران با آنچه كه ما در درون خودمان احساس و فكر می كنیم و با آنچه ما یاد می گیریم هیچ شباهتی ندارند.
4 - ما می توانیم انرژی خود را به سوی تغییر دادن یا خنثی كردن آنچه كه ما را عصبانی می سازد هدایت كنیم.
5 - ما می توانیم ویژگی های منفی و ضعف هایمان را بشناسیم و بفهمیم و بنابراین درک بهتری از دیگران داشته باشیم.
6 - ما می توانیم بخشیدن را یاد بگیریم و دیگران و خودمان را به صورتی كه هستیم دوست داشته باشیم.
عصبانیت و راه حل آن مترجم : مصطفی شبیری
ویرایش : بخش اجتماعی تبیان