آموزش حل مساله(PROBLEM SOLVING TRAINING)
ارسال شده توسط در 1387/07/29 9:11:45
به نام خداوند جان و خرد

آموزش حل مساله(PROBLEM SOLVING TRAINING)

آموزش حل مساله (PST) روشی درمانی است که ماروین آر گلدفرید(1980)بیشترین کوشش را در راه گسترش این روش درمانی به خرج داده است.اندیشه اصلی گلدفرید این است که باید به مددجویان یا مراجعان راههای برخورد درست با موقعیت های کلی را آموخت نه صرفا راه حلهای خاص برای مشکلات خاص را. این روش مددجو را یاری می دهد تا از مجموعه مهارتهای شناختی مؤثر خود برای کنار آمدن با موقعیتهای بین شخصی مساله آفرین استفاده کند.مهارتهای حل مساله را بطور مستقیم به مسئله سازگاری در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان ارتباط داده اند. از سوی دیگر، نقص در مهارتهای حل مساله را با اختلالهای گوناگونی در عملکردهای روان شناختی شامل سوء استفاده از مواد دارویی، افسردگی،اضطراب، نابسامانی رفتاری،مشکلات مربوط به ازدواج و تربیت فرزند و روابط نادرست بین شخصی مرتبط دانسته اند. از سوی دیگر پیوند بین حالات آسیب شناختی روانی و نقص در مهارتهای حل مساله به صورت فزاینده ای مشهود است. در نتیجه افزایش آگاهی از اهمیت مهارتهای حل مساله و سازگاری های حاصل از آن، امروزه از تکنیک آموزش حل مساله برای حل مشکلات جمعیت های گوناگون استفاده می شود.

فرآیند آموزش حل مساله:

1- تشخیص موقعیت کلی
در این مرحله به مددجو آموزش داده می شود که مشکلات را تشخیص دهد و متوجه شود که می توان با آنها به صورتی نظامدار و معقول برخورد کرد نه به صورتی آنی و تکانشی. بنا به گفته گلدفرید و دیویسون(1976) آنچه اهمیت دارد این است که همراه با توانایی تشخیص مشکلات به محض بروزشان، فرد باید آمادگی خود را برای بازداری پیش از هرگونه پاسخ آشکار حفظ کند...کسانس که در حل مساله نا مؤفق ترند معمولا افرادی تکانشی هستند که اگر فورا راه حل روشنی پیدا نکنند بلافاصله دست از تلاش بر می دارند. لذا این فرآیند شامل تشخیص و درک منشاء و ماهیت مشکلات بین شخصی و تشخیص قابل حل بودن آنهاست.

2- تعریف مساله
در این مرحله از مددجو خواسته می شود تا مساله یا مشکلش را به دقت تعریف کند. معمولا وقتی از مددجویان خواسته می شود تا مشکلاتشان را با درمانگر در میان بگذارند با عبارات و کلمات بسیار مبهم پاسخ می دهند. مثلا می گویند"اخیرا خیلی افسرده بوده ام". برای اینکه بتوانیم مسائل و مشکلات را بخوبی تعریف کنیم، لازم است تاریخچه مشکل و متغیرهایی که آن را کنترل می کنند، نیز مشخص کنیم.

3- ایجاد راه حل های مختلف
پس از آنکه مساله یا مشکل با دقت تعریف شد، به مددجو توصیه می شود تا با روش بارش مغزی تمام راه حلهایی را که به ذهنش می رسد بگوید. بارش مغزی روشی است که در آن ذهن فرد آزادانه و بدون هیچ گونه ممنوعیت و محدودیتی به کار می افتد و هر نوع راه حلی، چه معقول و چه نا معقول (درست و نادرست) را بیرون می ریزد. در این روش تاکید بر کمیت یا تعداد راه حل هاست نه بر کیفیت آنها. فرض در این روش بر این است که اگر برای یک مشکل راه حل های مختلفی داده شود بالاخره یکی از آنها درست خواهد بود.

4- تصمیم گیری
گام بعدی در روش حل مساله این است که هر یک از راه حلها با دقت امتحان و آزمایش شود و راه حل های نا مناسب یا غیر معقول یکی بعد از دیگری کنار گذاشته شوند تا در نهایت راه حلهای مناسب و منطقی پیدا شوند. در هنگام تصمیم گیری و تعیین مناسب بودن هر اقدام یا راه حل مشخص، از مفهوم سود مندی استفاده می شود. مفهوم سود مندی یعنی پیش بینی پیامدهای احتمالی هر اقدام و همچنین توجه به سودمندی این پیامدها به منظور مقابله با مشکل و مساله تعریف شده است.

5- تایید
در این مرحله باید مشخص شود که پس از آنکه راه حل به اجرا در آمد موفقیت آمیز بوده است یا نه. اگر راه حل انتخابی موفقیت مورد نظر را به بار نیاورده باشد، مراحل حل مساله دوباره تکرار می شوند تا اینکه در نهایت راه حل درست و منطقی مساله پیدا شود.

کاربرد بالینی روش حل مساله
آموزش حل مساله در حل مشکلات کودکان پیش دبستانی بهنجار، کودکان پیش دبستانی در معرض خطر، کودکان ناسازگار، بیماران روانی بستری و سر پایی، کودکان عادی بعنوان بخشس از آموزش والدین در زمینه های شیوه های تربیت کودکان، نوجوانان عادی،در معرض خطر و بزهکار، آزمودنی هایی که دچار اضطراب امتحان هستند، بیمارن مبتلا به هراس از مکانهای باز، زوجهایی که مشکلات زناشویی دارند، معتادان، افراد الکلی، افراد سیگاری و آنانی که افسردگی پیری دارند، به صورت موفقیت آمیزی به کار برده شده است.

منابع:
1- سیف،علی اکبر. تغییر رفتار و رفتار درمانی(نظریه ها و روشها)، نشر دانا،1374،تهران.
2- بلاک،آلن اس.، و هرسن، مایکل: فرهنگ شیوه های رفتار درمانی،ترجمه دکتر فرهاد ماهر- دکتر سیروس ایزدی،چاپ اول،انتشارات رشد،1378، تهران.

گردآورنده: علی کاکاوند قلعه نوئی- کارشناس ارشد روان شناسی